سومین قدم: آزمایش های قبل اومدن آلوچه
آلوچه ی مهربون مامان سلام
امروز یکشنبه اس و من اومدم برای ازمایشهای بارداری.دیروز با وجود همه خستگی هام از شب قبلش ساعت 7بیدارشدم و زود زود اماده شدم تا خودم رو برسونم ب تامین اجتماعی و یه سری ازمایش های اولیه بدم.
دیروز بهم آمپول زدن مامانی,اخه میخاستن از دستم خون بگیرن.جالب اینجاس که اصلا نترسیدم و شجاع شده بودم.اخه تو فسقلی هنوز نیومده چه کردی با دل من که اینطوری شدم.
دوباره یه آمپول دیگه این دفعه به این دستم،ولی من شجاع بودم و اصلا نترسیدم. جواب ازمایشم رو امشب باید بریم با بابایی بگیریم و فردا هم جواب ازمایشهای دیروزم رو.
صبر ندارم برم مرکز بهداشت پیش دکتر. ب بابایی میگم فردا اول بریم جواب ازمایش رو بگیریم بعد بابایی رو بیارم سرکار و ماشین رو ازش بگیرم و برم پیش خانم دکتر. دعا میکنم همه چیز خوب باشه و مشکل خاصی نداشته باشم نفس جون تا واسه تو هم مشکلی پیش نیاد عزیزکم.
دوستت دارم آلوچه جونم.